بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی تعهد سازمانی در شرکت های بزرگ و متوسط
مدیریت دولتی، گرایش MIS

عنوان | بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی تعهد سازمانی در شرکت های بزرگ و متوسط شهرک صنعتی مشهد |
رشته و گرایش | مدیریت دولتی، گرایش MIS |
کلمات کلیدی | بازاریابی داخلی، عملکرد سازمانی، تعهد سازمانی، شرکت های بزرگ و متوسط |
روش تحقیق | تحلیل عاملی |
نوع فایل | word، تایپ شده و آماده |
عملکرد سازمان
عملکرد سازمان موضوعی است که میتوان آن را از نگاه ذی نفعان مختلف بررسی کرد، لذا میتوان از آنچه عملکرد موفق سازمان نامیده میشود برداشتهای متعددی به عمل آورد(کارتون و همکارانش ۲۰۰۴). به طورکلی، تاکنون در حوزه مدیریتی در چندین تحقیق عملکرد بررسی و اندازه گیری شده است
تعهد سازمانی
تعهد سازمانی (OC) را میتوان میزان شیفتگی کارکنان به سازمان متبوع خود تعریف کرد(پورتر و همکاران ۱۹۷۴).تاکنون تحقیقات متعددی در مورد تعهد سازمانی در مؤسسات تجاری, ، مؤسسات بهداشتی، و مؤسسات خدماتی, انجام شده است(کارونا وهمکارانش ۱۹۹۸).
مکاتب فکری مختلفی در مورد ابعاد تعهد سازمانی مطرح شدهاند. بعضی محققان معتقدند تعهد سازمانی بیشتر تک بعدی است در حالی که برخی دیگر معتقدند تعهد سازمانی چند بعد دارد(میر و الن ۱۹۹۱). علاوه بر این، در مدلهای چندبعدیِ تعهد سازمانی نیز از دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است. می یر و هرسکویچ (۲۰۰۱) چندین مدل چندبعدی OC را مطرح کردند که ابعادی از قبیل ارزش، اطاعت، شناسایی شدن، درونی سازی، اخلاق، بعد عاطفی، بعد هنجاری و بعد مستمر را شامل میشود. با این حال در حوزه OC، چهار نگاه غالب وجود دارد، که در اغلب تحقیقات به آنها استناد شده، شامل، مدلهای سه بخشی اُریلی و چاتمن (۱۹۸۶)، مدل آنجل و پری (۱۹۸۶)، مدل مایر و شورمن (۱۹۹۸) و مدل مییر و آلن (۱۹۹۱) اریلی و چاتمن (۱۹۸۶) یک مدل سه بخشی OC را معرفی کردند که با نگرش محاسباتی به OC سازگار است. این دو معتقدند سازه OC سه بعد دارد، شامل اطلاع، شناسایی شدن و درونی سازی. این دو معتقدند مبانی وابستگی فرد به سازمان را میتوان بر اساس سه مبنای مستقل از هم پیش بینی کرد. این سه مبنا عبارتاند از اطاعت یا مشارکت ابزاری در پاداشهای ویژه و خارجی (غیرضروری)؛ شناسایی شدن یا مشارکت دادن بر مبنای تمایل برای تعلق داشتن به سازمان؛ درونی سازی یا مشارکت دهی بر مبنای سازگاری بین ارزشهای فردی و سازمانی پیش بینی شده
بازاریابی داخلی
متون موجود در حوزه بازاریابی داخلی (IM) به طور قابل توجهی رو به گسترش است(پیرسی ۱۹۹۵)با این حال، تاکنون مطالعات روش مند اندکی در خصوص بازاریابی داخلی و سازوکار عمل آن انجام شده است. مطالعات تجربی موجود در زمینه بازاریابی داخلی بیشتر بر سطوح به کارگیری و پذیرش آن در سازمانها و یا به بررسی تأثیر برنامههای بازاریابی داخلی بر کیفیت خدمات متمرکز شدهاند .عدهای از محققان کانون تمرکز IM را کارکنان صف, و برخی دیگر کانون تمرکز IM را همه کارکنان سازمان میدانند (رفیق و همکارانش ۲۰۰۳).
از مهمترین مدلهای رایج در زمینه بازاریابی داخلی مدلهای فرمن و مانی (۱۹۹۵) و مدل احمد و رفیق (۲۰۰۰) است. فُرمن و مانی (۱۹۹۵) معیار اندازه گیری خود را در اواسط دهه ۱۹۹۰ عرضه کردند. آنان معتقدند تنها در صورتی که سازمانها هم بازاریاب باشند و هم بازار، میتوانند در جذب، گزینش و حفظ کارکنان کارآمد بسیار موفق عمل کنند. این محققان، پرسشنامهای برای اندازه گیری سه بعد بازاریابی داخلی تهیه کردند، شامل توسعه کارکنان، پرداخت پاداش به کارکنان، و ادراک و درونی سازی چشم انداز آتی سازمان به کارکنان. با عنایت به اینکه مدل فُرمن و مانی از پرکاربردترین مدلهای موجود در حوزه بازاریابی داخلی است (امیری، یزدانی و نصرتیان، ۱۳۸۷)، لذا در تحقیق حاضر برای سنجش بازاریابی داخلی از پرسشنامه مذکور استفاده شده است.